در بحث اصالت وجود و ماهیت به نظر من هم وجود اصیل است و هم ماهیت اصیل است. مثلا انسان را در نظر بگیرید. ماهیت در اینجا انسان(چیستی انسان) است. در مثال انسان وجود جنس است و چیستی انسان یا ماهیت فصل است. با توجه به اینکه فصل و جنس از هم تفکیک نمی شوند اثبات طرفداران وحدت وجود درعدم امکان اصالت وجود و ماهیت غلط است.
در واقع وجود از سویی جنس است و لذا متواطی است، اما همین وجود دارای صفات است و لذا مشکک است.
وجود هم “متواطی” و هم “مشکک” است. کسانی که وجود را صرفا تشکیکی می دانند دلیل اقامه کنند که وجود متواطی نیست.